مدرسه افسانهای: دو ملکه، بخش دوم
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
در بخش دوم از رمان «مدرسه افسانهای»، «سوفی» و «آگاتا» که قبلاً بهترین دوست یکدیگر بودند، راهشان را از هم جدا میکنند. سوفی، دوباره خواب مردی عجیب را میبیند که در تونلی ظلمانی و با حلقهای طلایی راهش را سد کرده است؛ ولی این بار چیزی در آن سوی حلقه انتظارش را میکشد؛ اما شاهزاده، آگاتا را برای ملکه شدن انتخاب کرده است و رؤیای سوفی میتواند تحقق نیابد، این در حالی است که آگاتا تمایلی به ملکه شدن ندارد... با جدا شدن دخترها از هم، «بدها» اختیار همه چیز را به دست میگیرند و «خوبها» در خطر مهلکی میافتند... آگاتا و سوفی برای نجات خوبها باید با یکدیگر دوست شوند، اما آیا راهی برای نجات آنها پیدا خواهند کرد؟