شیدا
داستانهای فارسی - قرن 14
" شیدا " پرستار جوان بخش شیمیایی بیمارستان ساسان، که به علت شیمیایی شدن برادر خویش در جنگ و مشاهدۀ صحنههای دلخراش بسیار در بیمارستان، دچار ناراحتی اعصاب شده، اظهار میکند که حاضر به ادامۀ زندگی با همسر خویش، که در کارخانۀ تولید حشرهکش در آلمان کار میکند، نیست. شیدا معتقد است کهاین کارخانه محل تولید مواد شیمیایی بمبهای جنگ عراق و ایران است. او که به پیشنهاد پزشک خود همراه شوهر و فرزندش برای تمدد اعصاب راهی شمال کشور شده، با فردوس و همسر وی، که جانباز جنگی است، آشنا میشود. برحسب اتفاق قاضی دادگاه طلاق شیدا و همسرش، همان داوود، شوهر فردوس است. او با ارائه سندی به زن بیمار ثابت میکند که" سیامک " بهعنوان همکاری با دولت ایران مدارک مستندی از فعالیتهای آلمان در ساخت بمبهای شیمیایی ارائهکرده و این مدارک به دادگاه لاهه ارجاع گردیده است. شیدا که از این موضوع هیجان زدهشده درخواست طلاق خویش را پس میگیرد. کتاب حاضر علاوه بر داستان شیدا، دربردارندۀ دو داستان دیگر با عنوان در روشنایی آتش و سلسلۀ آفتاب نیز میباشد.