شاملو در تحلیلی انتقادی
سعی نگارنده این است که در قالب شش محور، شعر احمد شاملو و دیدگاه او را بررسی و تبیین نماید:1 - تعریف شاملو از شعر، 2- تناقض بین تعریف شاملو و شعر او، 3- زبان شاملو و شخصیت آن با درونمایه شعرها (اومانتیسم، قهرمان و آرمانگرایی)، 4- شاملو و انسان و عشق، 5- تعریض شاملو به نیما، 6- شاملو، عشق و آرامش پس از توفان. برای نمونه در بخشی از کتاب آمده است: "نگرش اسطورهای و منزه شاملو بر میگردد به زبان ارکائیک او، و زبان او نیز برمیگردد به همان نگرش اسطورهای؛ یعنی آرمانگرایی رمانتیسمی، همیشه با شاملو است. برای این که به این قلمرو فکری برسیم، باید دوباره همان مدعای مختاری را تکرار کنیم: در دیدگاه شاملو انسانها یا قهرمانند یا ضد قهرمان، یا خدمتکار یا خائن.... یعنی خیرو شر... این نوع نگرش اگر در حوزه خود اساطیر مورد چند و چون قرار گیرد و جنبه پژوهشی داشته باشد ایجاد دشواری نمیکند. اما اگر آن را وارد تاریخ کردیم، دچار تناقض وحشتناک خواهیم شد. نمونهاش اظهار نظرهای استاد شاملو درباره ضحاک و بردیای غاصب و شخص فردوسی است... ویژگی هنر شاملو ـ اگر بپذیریمش ـ این است که از نیازی مقطعی در امروز ـ یعنی مبارزه و انقلاب ـ با زبانی دیروزی حرف میزند. به تعبیر دیگر، شاملو، با گره زدن حال (تاریخ) به زبان اسطوره شعری ضخیم، عرضه میکند که هواخواهان بی شمار دارد، ولی فریاد منتقدینی را درمیآورد که زمان یعنی تاریخ را با زبان خودش میپسندد و تبلیغ میکنند. نقد غیر منصفانه شاملو از امثال سعدی و از آن سو عشقش به شعرحافظ ـ یا مولانا در غزل ـ از همین استنباط شاملو مایه میگیرد...".