به همین سادگی
داستان از این قرار است که پادشاهی در لباس درویشی از کنار رودخانهای در حال عبور است که صدای سه زن را میشنود .این سه، از آرزوهای خود که همانا ازدواج با پادشاه است سخن میگویند و خواستههایی مطرح میسازند .شاه وقتی که از خواست آنان مطلع میشود به جانب آنها میرود و ....