شب سمور (مجموعه 19 طرح و داستان)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
مجموعة حاضر حاوی نوزده طرح و داستان کوتاه است که عنوان برخی از آنها عبارتاند از: مشک؛ خودکار؛ دماسنج؛ بزکوهی؛ گل بس؛ تیمه؛ ماه سلطان؛ شب سمور و گوشت. «شب سمور» داستان زنی است که در جوانی بیوه شد. رودابه از شوهر فوت شدهاش سه پسر و چهار دختر داشت او مجبور بود علاوه بر تأمین معاش آنها خرج مادرشوهر پیر خود را نیز عهدهدار شود. آنها پنجاه درخت انجیر داشتند ولی سود فروش انجیر کفاک نمیکرد. رودابه برای مردم نان میپخت، در آبانماه به همراه دختران برای مالکها زعفران پاک میکرد. خریداران با آگاهی از نیاز رودابه به پول، انجیرهای او را به قیمت پایین میخریدند و کاری میکردند که رودابه بدهکار نیز گردد. امّا در سال جدید انجیرها بار فراوان آوردند. رودابه منتظر بود تا صبح شود و انجیرها را بفروشد و بدهی طلبکارها را بدهد. اما صبح خبری از انجیر نبود و انبار خالی بود. تحمل این مصیبت به قدری برای رودابه سخت بود که برای همیشه از هوش رفت.