سبد سفارش شما خالی است!

کتاب پژوهشی حاضر، دربارة برخی پیشرفت‌های اخیر در زمینة فلسفه، به ویژه فلسفة تحلیلی از چشم‌انداز انقلاب ضد دکارتی و ضد کانتی است. بدین ترتیب نویسنده سه موضوع ذهن، معرفت و فلسفه و رابطة میان آنها را به چالش کشیده و در بخش نخست، مسئلة تمایز ذهن و بدن و مواضع اتخاذ شده در قبال آنها را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که تمایز ذهن‌ـ بدن امری شهودی نیست. سپس پیدایش مفهوم معرفت‌شناسی در سدة هفدهم و ارتباط آن با مفهوم دکارتی ذهن را توصیف می‌کند و به دنبال آن به بحث پیرامون فلسفه و حوزه‌های مختلف آن می‌پردازد و در این مسیر از ایده‌های «گادامر» و «سارتر» نیز بهره می‌جوید تا بدین ترتیب بتواند اختلاف میان فلسفة نظام‌مند و فلسفة پرورش‌گر را بسط دهد و نشان دهد که فلسفة نامتعارف که با چهارچوب سنّتی دکارتی ـ کانتی ناسازگار است، چه نسبتی با فلسفة متعارف دارد. ضمن آنکه در این مقال نسبت‌های منطقی میان گزاره‌ها را در علم فلسفه بررسی‌می‌کند.