ساندویچ زبان: مجموعه داستان
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
تو نمیتوانی من را ببینی اما شک ندارم که صدایم را میشنوی. دست نگه دار. در اندیشیدنت درنگ کن. کمی درنگ کن تا به سطح بیایم و شناور شوم. آن گاه به من خیره شو، بی آنکه من را ببینی. برای لحظهای در سطح اندیشه هایت غوطهور بمان. نگاهت را به لیوان بدوز. قلم را بردار شروع به نوشتن بر کاغذ بی خط روی میز بنویس.