مارماهی
نمایشنامه فارسی - قرن 14
مردی جانی و خطرناک، که از اعضای مهم ارتش بوده، اکنون که احساس میکند دیگر نیازی به وی نیست و دولت، قصد دستگیری وی را دارد، تصمیم به انتحار میگیرد. اما در آخرین دقایق، با توجه به شباهت بسیار زیاد بین وی و برادر دوقلویش، که کندذهن و عقبمانده است، بر آن میشود تا او را جای خویش به دار آویخته و تا انتها نقش مردی دیوانه را ایفا کند. اما در همین زمان، زنی بسیار شبیه به آن دو وارد شده و در پی او مردی همچون برادر سفیه داخل خانه میشود و در اینجاست که مرد درمییابد، جهان مملو از افرادی شبیه به اوست که همگی برای انجام مقاصد دولت و ارتش شبیهسازی شدهاند و هرگاه که موارد استفاده از آنها به پایان میرسد به راحتی معدوم میشوند. مرد هنوز از شوک آنچه دریافته، خلاص نشده که چندین مرد با سگ ماهیها و لجنخوارهای دستآموز، کلبه را محاصره کرده و به وی اخطار میکنند که خود را تسلیم کند.