شاهزاده خانم گرگ
داستانهای نوجوانان انگلیسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، داستانی درباره زندگی دختری به نام «سوفی» است که با زبانی ساده و روان برای نوجوانان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «این صدای پدرش بود. «سوفی» نمیتوانست پدرش را ببیند. اما میدانست که موهایش در هوا پریشان است و پارچههای کهنه و رنگ و رو رفتهاش که یکطرف آثارش مانند یکبار شکست آویزان است را بر تن دارد. پدرش دستش را سفت گرفت و با هم به سمت جنگل یخبسته نقرهای دویدند. «سوفی» میدانست که به کجا میروند. همیشه بهجایی میرفتند که بهوسیله داستانها، رؤیاها و خاطرات پدرش جادو شده بود».