بابارجب: روایت زندگی طوبی زرندی همسر شهید رجب محمدزاده (بابارجب) جانباز دفاع مقدس

بابارجب: روایت زندگی طوبی زرندی همسر شهید رجب محمدزاده (بابارجب) جانباز دفاع مقدس

همسران جانبازان - ایران - خاطرات / محمدزاده، رجب، 1317 - 1395 / زرندی، طوبی، 1332 - - خاطرات

در حیاط تمام سعی‌ام را کردم تا الهه و حمید نزدیک پنجره بمانند. هر دو را روی زانوهایم نشاندم تا بهتر توی دید رجب باشند. چند لحظه‌ای گذشت، به حدی سرگرم بچه‌ها شدم که رجب را از یاد بردم. موهای الهه بلند شده بود و مدام توی صورتش می‌ریخت. هر چند کلمه‌ای که حرف می‌زد، صورتش را تکان می‌داد تا موهایش کنار بروند. از این کارش خوشم می‌آمد. بی اختیار روی بغل گرفتمش و صورتش را بوسیدم. سرم را که بالا گرفتم رجب پرده تور را کنار زده بود و با گریه نگاهمان می‌کرد. یاد حرف چند ماه پیش افتادم که می‌گفت: دلم می خواد یه شب خواب ببینم و دهنم سالمه و دارم بچه‌ها رو می‌بوسم. حواسم نبود با بوسیدن الهه چه حسرتی را در دل رجب زنده کردم. تا به خودم آمدم، بچه‌ها رجب را دیده بودند و صدای جیغ و گریه‌شان در حیاط پیچیده بود.

قیمت چاپ: 0 تومان
نویسنده:

نسرین رجب‌پور

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

955.0843092

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

5

تعداد صفحات:

240

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786002540775

محل نشر:

مشهد - خراسان رضوی

نوع کتاب:

تالیف