پرسشی از هایدگر: تکنولوژی چیست؟
پرسش اصلی هایدگر آنگاه که به تکنولوژی میاندیشد، چنین است: چه رابطهای میان هستی و تکنولوژی وجود دارد؟ پس به عبارتی دیگر، هستیشناسی تکنولوژی در مرکز توجه هایدگر قرار میگیرد. از نظر او اگر نسبت ما با هستی از طریق روند وحدت و کثرت برقرار میشود، پس در تکنولوژی نیز همین روند باید مورد توجه قرار گیرد. کوشش هایدگر برای یافتن چنین روندی از تحرک، آنگاه به بنبست میرسد که وی تنها تکنولوژی معطوف به ماشین فیزیکی را مورد پرسش قرار میدهد؛ یعنی همان اشتباهی که مارکس نیز گرفتار آن شد و نتوانست در تبیین رابطة کار با انسان؛ کار را تبدیل به متغیری خلاق کند. چرا که اگر کار به صورت متغیر خلاق دیده نشود، نقش فرد آشکار نخواهد شد. چرا که اتوماسیون و تکرار، خصلتی جمعی است و در نهایت دیدگاه جمعی را به فردی که میاندیشد تحمیل میکند. اگر مارکس در نهایت این خصلت جمعی اتوماسیونی را پذیرفت، هایدگر این خصلت را به چالش گرفت و از این سوی تکنولوژی را سد راه تحرک به سوی هستی تصور کرد. نگارنده در کتاب حاضر به این موضوع پرداخته که تکنولوژی آنگاه میتواند در میدان هستیشناسانه قرار گیرد که روند کار در آن به صورت متغیر خلاق درآید. در این صورت دیگر نهایتی برای تکنولوژی به تصویر کشیده نمیشود. زیرا در این روند، نهایت کار اتوماسیون کاملی تصور میشود که با آن وارد حلقة مسدودی میشویم که کمیتها بر آن سیطره مییابد.