عشق پنهان
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان حاضر روایتگر، عاشقانة دختری با نام «مریم» است که به پسرخالهاش «آرش» علاقمند است. آرش جوانی باوقار است که به دختری با نام «سپیده» علاقه دارد. ناگاه آرش با دیدن سپیده در موقعیتی شکبرانگیز، از ازدواج با وی منصرف میشود. بعد از مدتی، مریم به ابراز عشق خود میپردازد و آرش نیز به وی علاقمند شده، و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. در این میان «آرمان» برادر آرش بیمار میشود. آرش که به تازگی از عشق آرمان نسبت به مریم باخبر شده فداکاری کرده و زمینة ازدواج آرمان و مریم را فراهم میکند و خود به بیوفایی متهم میگردد؛ اما با گذر زمان رازها آشکار شده و ماجرا به گونهای دیگر رقم میخورد.