سبد سفارش شما خالی است!

این کتاب حکایت دختری است به نام "میترا" که با یکی از اقوامش با نام "شهرام" نامزد می‌شود. شهرام برای تدارک عروسی به شهرستان می‌رود ولی پس از مدتی ناپدید می‌شود. میترا برای یافتن او راهی شهرستان می‌شود اما بدون یافتن نشانی از وی به خانه بازمی‌گردد. تا این پس از گذشت یک سال درمی‌یابد شهرام به بیماری سرطان مبتلا شده و این باعث گردیده خود را از میترا پنهان کند. آن دو پس از ملاقات یک‌دیگر تصمیم می‌گیرند برای زیارت و شفا یافتن شهرام به مشهد بروند....