گادامر و مساله هرمنوتیک
هرمنوتیک / گادامر، هانس - گئورگ، 1900 - 2002م - نقد و تفسیر / گادامر، هانس - گئورگ، 1900 - 2002م - دیدگاه درباره هرمنوتیک
هرمنوتیک فلسفی که «مارتین هایدگر» آن را بنیان نهاده بود، مورد نقد برخی از متفکران پیرو سنتِ ایدهآلیستی آلمان قرار گرفت. «گادامر» در دفاع از هرمنوتیک فلسفی با التزام به اصول مطرحشده هایدگر، اندیشههای جدید خود را در اینباره مطرح کرد. «هستیشناسی فهم و تجربه و تاریخمندی آن دو»، «هستیشناسی زبان و جایگاه هرمنوتیکی آن»، «منطق مکالمه یا دیالکتیکی بودن فهم و معرفت»، «ادغام افقها»، «رابطه متن و تأویلکننده یا خواننده آن»، پیشفرضهای فهم و تأویل مفاهیم و اصول محوری هرمنوتیک فلسفی گادامر را تشکیل میدهند. وی در تأکید خود بر دیالکتیکی بودن فهم و معرفت، وامدارِ افلاطون و هگل است. چنانکه در تأکید بر جنبه کارکردی و پراگماتیسمی فهم از حکمت عملی ارسطو الگوبرداری کرده است. اهتمام گادامر به تفسیر متن، که در آغاز در هرمنوتیک فلسفی هایدگر چندان مورد توجه نبود، هرمنوتیک فلسفی را کاربردیتر و قابل فهمتر کرده است. این اهتمام از نگرش خاص گادامر به زبان نشئت میگیرد که اندیشهای کاملا ابتکاری به شمار میرود. او زبان را صرفا وسیلهای برای بیان و انتقال افکار نمیداند. بلکه برای زبان هویتی عینی قایل است که نقش انسان درک و شناخت آن است نه وضع و ساختن آن. اندیشههای گادامر را برخی از معاصران آلمانی وی چون «اریک هرش» و «هابرماس» نقد کردند. در این کتاب «افق هستیشناسی هرمنوتیک» از نگاه گادامر، مورد بحث قرار میگیرد.