ما همه گناهکاریم
«کلایوراینر» جوان انگلیسی با مادر و ناپدری خود زندگی میکند، او اهل هیچ قید و بندی نیست. روزی او 10 پوند از مادر خود سرقت میکند، اما موضوع فاش میشود و کلایوراینر برای برگردان پول مادر دست به سرقت از یک کارخانة مخروبه میزند، و توسط پلیس دستگیر میشود. در دادگاه کشیش «فاستر» باعث نجات او میشود. آشنایی با فاستر دری از دنیای مذهب به روی او میگشاید و او دنیای جدید و امیدبخشی را شروع میکند.