مکتبهای داستاننویسی در ایران
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 - تاریخ و نقد
تشکیل حکومت مستعجل فرقۀ دموکرات یکی از رخدادهای مهم در منطقۀ آذربایجان بوده است که تاثیر مستقیم آن را در بسیاری از رمانهای معاصر میتوان مشاهده کرد. این حادثه دلالت آشکاری بر روحیۀ آزادیخواهی مردم این منطقه دارد. همچنین آذربایجان در حوزۀ فرهنگ همیشه نقش پیشتازانه در تجددگرایی داشته است. وارد شدن صنعت چاپ برای نخستین بار به تبریز، تعلق اقلیمی نخستین آزادیخواهان متجددی چون طالبوف تبریزی، زینالعابدین مراغهای و آخوندزاده به آنجا و گرد آمدن شاعرانی چون تقی رفعت و جعفر خامنهای به گرد نشریات ترقیخواهانهای چون تجدد و آزادیستان و پیشگام بودن محفل آنها در نوگرایی، پیشرو بودن آذربایجان را در حوزۀ فرهنگ و ادب نشان میدهد. داستاننویسان برجستۀ این منطقه اغلب تمایلات مارکسیستی و حتی تعلق آشکار حزبی داشتهاند. ستیز آنها با پارهای از سنتهای متداول خرافی نیز ریشه در این نوع نگرش دارد. رونق تجارت و زراعت نیز البته از عاملهای بسترساز در رشد ادبی در این مکتب محسوب میشود. در مکتب آذربایجان با وجود تفننطلبیهای نویسندگان با مکاتب هنری از جمله، سورئالیسم و سمبولیسم، برجستهترین مشخصه، روی آوردن به صراحتگویی و تمثیلآوری است. کتاب حاضر پس از ذکر کلیاتی در خصوص مکتب به بررسی مکاتب داستاننویسی در آذربایجان، اصفهان، جنوب، خراسان، و کرمانشاه اختصاص یافته است.