پیرمرد ماهیگیر
افسانههای پریان / افسانههای عامه
کتاب مصوّر حاضر شامل داستانی با موضوع افسانههای عامه و پریان، برای گروه سنی (ج) است. در خلاصة داستان آمده است: در زمانهای قدیم، در یکی از کشورهای دور، در کنار اقیانوس، در یک کلبه، پیرمرد ماهیگیری با همسرش زندگی میکرد. کلبة آنها دور افتاده بود و آنها همسایهای نداشتند. پیر مرد ماهیها و نخهای ریسیدة همسرش را به بازار میبرد و میفروخت و امرار معاش میکردند. روزی پیرمرد هنگام ماهیگیری، ماهی کوچک قرمزی صید کرد. او از صید کوچک خود ناراحت شد. در این هنگام ماهی به سخن در آمد و به پیرمرد گفت که اگر آن را آزاد کند، او را به آرزوهایش میرساند. پیرمرد بدون اینکه از او خواستهای داشته باشد ماهی را در آب رها کرد و به منزل برگشته و ماجرا را برای همسرش تعریف کرد. همسرش او را سرزنش کرد و با خواستهای او را نزد ماهی قرمز فرستاد. از آن روز به بعد زندگی پیرمرد، با خواستههای مکرر همسرش از ماهیقرمز متحوّل شد و بعد از اینکه همسرش مغرور شد، از ماهی خواست که خدمتکارش شود و تمام آنچه را که آرزو کرده بود از بین رفت و همسرش دوباره خود را در کلبة فقیرانه قدیمی دید.