چال تو چال (مجموعه داستان)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر مشتمل بر چند داستان کوتاه فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «چال»، «عید در آبادی ما»، «اجباری»، «سفر»، «دایی»، «بازی»، «قرار»، «کوه»، «دلشوره» عنوانهای داستانهای این کتاب هستند. در داستان «چال» میخوانیم: «همینکه تاج طلایی آفتاب در پشت کوههای مشرف بر آبادی رنگ میباخت، «صالح» از خانه بیرون میرفت. به «برات» میرفت. ترکه نازکی را در دست میگرفت. ترکه را روی زمین میکشید و میرفت. تند میرفت، گاهی ترکه را میان دو پای خود میگرفت».