وقتی که برگشتم، خانه باش
داستانهای روسی - قرن 21م.
«الچین صفرلی» در کتاب «وقتی برگشتم خانه باش»، داستان مردی را روایت میکند که قربانی سرنوشت بد و بیعدالتی زمانه شده است. او که سوگوار مرگ دختر خود است، توانایی هضم این فقدان عظیم را ندارد و این داغ بزرگ را همانند صلیبی سنگین بر دوش خود حمل میکند. او که نمیتواند تلخی، سودازدگی و رنجی را که هر لحظه در درونش بیش از پیش جای باز میکند تحمل کند، شروع به نامه نوشتن میکند. او در این نامهها دخترش را مورد خطاب قرار میدهد و هر آنچه را که در زندگی روزمره برایش رخ میدهد، با او به اشتراک میگذارد و... .