مه‌لقا و آزادزنان

مه‌لقا و آزادزنان

«مه‌لقا» دختر «س ـ الممالک»، یکی از ملاکان تهران است. مادر او «تاج‌الملوک» بعد از مرگ پدر دلباختة «قدیربیک» می‌شود و مه‌لقا را مانع وصال می‌بیند. قدیربیک خواستار ازدواج مه‌لقا با برادرزادة خود «ورشو» است که روسی و قفقازی است. تاج‌الملوک و قدیر بیک به هر حیله و نیرنگی نمی‌توانند مه‌لقا را راضی به ازدواج با ورشو کنند و بالاخره تصمیم به ربودن و فرار او از تهران به رشت کرده و سپس نقشة ازدواج اجباری او را با ورشو طرح‌ریزی می‌کنند. اما با کمک «آفاق» که دلباختة ورشو است و «غلام» یکی از جوانان متعصب و غیرتمند ناکام می‌مانند. آفاق دخترخالة مه‌لقا روزی برای دیدن ورشو می‌رود و خود را معرفی می‌کند. ورشو به خیال خود که او خود مه‌لقاست که نقش بازی می‌کند و خود را دخترخالة مه‌لقا می‌خواند عاشق او می‌شود. این اشتباه نتایج بس‌ عجیب و غم‌انگیز و پرماجرایی در پی دارد که در این داستان به نگارش درآمده است. «آزاد زنان» عنوان داستان دیگر این کتاب است.

قیمت چاپ: 9,000 تومان
نویسنده:

حمزه سردادور

ناشر:

نوین

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

402

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9789646325951

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف