شنگول و منگول و حبه انگور در عصر جدید
داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است. در این داستان در یک جنگل زیبا، خانم بزی با سه بچه ناز و تپل و مپل زندگی میکرد. اسم آنها «شنگول» و «منگول» و «حبه انگور» بود. یکی از روزها که خانم بزی و سه بزغاله در خانه استراحت میکردند، تلفن زنگ زد و خانم بزی خبردار شد که یک گرگ بدجنس در همسایگی آنها خانهای درست کرده و زندگی میکند. چند روزی از این ماجرا گذشت. خانم بزی تصمیم گرفته بود به دشت برود و برای بزغالههایش علفهای تازه و آبدار و خوشمزه بیاورد.