روباهی با کفشهای پوست گردویی
داستانهای تخیلی
کتاب مصوّر حاضر، داستانی تخیلی است که به سبک کودکانه و برای گروههای سنّی (الف) و (ب) تدوین شده است. هدف از نگارش این داستان، عاقبت فریبکاری و مسخره کردن دیگران است. در این داستان آمده است: روباه در حال شیطونی کردن است که پایش سر میخورد و نزدیک است به پایین تپه پرت شود ولی درخت کهنسال نجاتش میدهد. روباه چند روزی دست از کارهای بدش برمیدارد امّا دوباره حیوانات جنگل را اذیت و مسخره میکند. بالاخره در پایان داستان مرد پینهدوز و حیوانات جنگل درس عبرتی به روباه میدهند و روباه با کفشهای پوست گردویی مجبور به ترک جنگل میشود. پیام این داستان به مخاطبان این است که نباید دیگران را آزار و اذیت و یا مسخره کنند زیرا بالاخره نتیجة کار بدشان را میبینند.