با آدمهای ساده در راه: داستانهای کوتاه از ادبیات آلبانی
آنچه در این مجموعه گردآوری و چاپ شده گفت و گویی است با دو نویسنده آلبانی که به همراه ترجمه دو شعر آلبانی، نیز شش داستان کوتاه، فراهم آمده است .گفت و گوی اول با "اسماعیل کاداره "درباره آثار، زندگی و موقعیت ادبیان آلبانی است که به همراه نوشتهای از او تحت عنوان "پل " به طبع رسیده است .گفت و گوی دوم با "بسنیک مصطفی "است که دو قطعه شعر از وی نیز درج گردیده است .داستانهای این مجموعه عبارتاند از" :دو سرباز پیر/ دوری کریازی"، "نامه رسان گردان دوم/ کمیل بخیلی"، "جاده کوهستانی/ تئودور لاچو"، "با آدمهای ساده در راه/ آناستاس کوندو"، "سپیده دم پاییزی/ نعیم پریفتی "و "بنفشهها/ ناشو یورگاقی ."این داستانها عمدتا گویای زندگی مردم آلبانی در طی سالهای اختناق است .در بخشی از نوشته "پل "از "اسماعیل کاداره "میخوانیم" :همه پلهای جهان، از قدیم تا جدید، مانند همان پلی که تو "مسافر "از آن میگذری، در یک چیز مشترکند !همه آنها میلرزند .اگر اتومبیلت را نگه داری، پیاده شوی و گونهات را بر دیواره آن بگذاری، لرزش آن را حس خواهی کرد .در میان بی نهایت گونههای ساخت بشر، پل نشان میدهد که انسان بخشی از آشفتگی، دلتنگی، امید، ترس و رویایش را در آن نهاده است....پلی که اکنون از آن میگذری اروپا نام دارد .این قاره با بنای آن، قضاوتهای گذشته، چند دستگیها، کینهها، نابردباریها و انحرافات را دور ریخته است .پل میلرزد .آشوبهای بشری آن را به ارتعاش در میآورد . همه اینها به تو "مسافر "ثابت میکند که در قلب اروپا قرار داری ."