سبد سفارش شما خالی است!

در یک جنگل سرسبز، حیوانات بسیاری زندگی می‌کردند. چهار خرگوش کوچولو با پدر و مادر خود، در وسط چند بوته خار در کنار یک برکه آب زندگی می‌کردند. یکی از خرگوش‌ها تپلی نام داشت، او بسیار باهوش و زرنگ بود، اما عادت به دروغ‌گویی داشت. به همین خاطر کم‌کم حیوانات جنگل از او دوری کردند و به حرفش اعتمادی نداشتند. پدر و مادر او را نصیحت می‌کردند و از معایب دروغ‌گویی برای او می‌گفتند، اما تپلی هم‌چنان به دروغ گفتن ادامه می‌داد، تا این که روزی برادر او، «نمکی» هنگام بازی در رودخانه افتاد. تپلی برای نجات برادرش تلاش کرد، اما نتوانست او را نجات دهد و به سرعت خودش را به جنگل رساند تا از حیوانات جنگل کمک بخواهد، اما هیچ‌کس حرف او را باور نکرد. این کتاب آموزنده برای گروه سنی «ب»، به همراه تصاویر به نگارش درآمده است.