هماهنگیهای واژهگزینی عربی و فارسی در شعر مولانا با تکیه بر جنبههای موسیقایی مثنوی و غزلیات شمس
مولوی، جلالالدین محمدبن محمد، 604 - 674ق. - زبان - دستور
در حالی که حضرت مولانا اصیلترین واژگان فارسی را به کار میبرد چنان واژگان عربی و بعضا ترکی را به خدمت میگیرد که نه تنها وزن آهنگ، قافیه، ردیف و جنبههای صوری شعر آسیب نمیبیند، بلکه معنی هم به قدرت و قوت خود اضافه میشود. دو زبان در هم میآمیزد و غوغا میکنند، طرب میانگیزند، اندیشه را بارور میکنند و عالمی و آدمی را به هم پیوند میزنند. از بررسی برخی ابیات مولانا در مثنوی غزلیات شمس میتوان به این نتایج دست یافت: شعر مولانا مشحون از واژگان، عبارات و جملات عربی است که برخی از آنها ملهم از قرآن، حدیث و روایات مذهبی اسلامی است. این ابیات فیالبداهه سروده شده و بنابراین فرصتی برای گزینش ارادی واژگان عربی یا فارسی در کار نبوده است؛ هماهنگیهای واژهگزینی میان عربی و فارسی در شعر مولانا از دید ادبی و زبانشناختی محرز است؛ و اثبات هماهنگی میان اشعار دو زبانة حضرت مولانا هرگز به معنی ابیات و تایید کاربرد بیرویة زبان عربی در ساختارهای فارسی نیست، بلکه فقط در شعر در صورت حدوث طبیعی آن زیبایی آفرین بوده است. نگارنده در پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از تحلیل آراء صاحبنظران در حوزة ادبیات و زبانشناسی به بررسی هماهنگی واژهگزینی عربی و فارسی در مثنوی و غزلیات شمس بپردازد.