کشکول میرزا جواد آقا: روایت کاملا مستند از زندگی شهید مدافع حرم، جواد کوهساری
کوهساری، جواد، 1364 - 1394 / شهیدان مسلمان - سوریه - سرگذشتنامه / شهیدان مسلمان - سوریه - بازماندگان - خاطرات / شهیدان - سوریه - سرگذشتنامه
گفت: مگه وقتی ما بچه بودیم و شما ما رو مدرسه میبردی، به ما نمیگفتی من اگه شما رو میبرم و میارم، به خاطر دل خودمه وگرنه هر اتفاقی بیفته توی خونه هم ممکنه براتون بیفته... فقط نگاهش کردم. هیچی نگفتم. گفت: الآن بخاطر دل خودت من رو نگه ندار. هر اتفاقی بخواد بیوفته، همین مشهد هم ممکنه برایم بیفته. حرم موسی بن جعفر تنهاست. از امام رضا خجالت میکشم. به خواهر هام کاری ندارم. من بابت این قضیه نباید از اینها کسب تکلیف و اجازه کنم؛ ولی شما مادر منی. می تونی روز قیامت جلوی حضرت زهرا سرت را پایین بیندازی؟