سیماب و کیمیای جان
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان "سیماب و کیمیای جان "ماجرای مردی است که در بین گروههای مسیحی بزرگ شده و در دربار مغولان به مقام سرداری رسیده است .او در یکی از لشکرکشیها با زنی به نام "مارتا "روبهرو میشود و به او سخت دل می بازد ; سپس بر خلاف رسم مغولان، مارتا را به خدمت خان نمیفرستد و با او میگریزد . این سردار خشن در عین حال هنرمندی شیفته است که تصویری از مارتا مینگارد ;اما مارتا گرچه مدیون اوست، در دل میلی به او ندارد ....