فلسفه علوم اجتماعی قارهای: هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه انتقادی از یونان باستان تا قرن بیست و یکم
فلسفه قارهای - تاریخ / نظریه انتقادی / هرمنوتیک
اومانیسم به روشهای گوناگون بر ماهیت فلسفة علوم اجتماعی قارهای تاثیر گذاشته، و به این ترتیب، موجب جدایی آن از سنت انگلیسی ـ آمریکایی شده است. اومانیسم واژة نسبتا گسترده و توصیفی است که تعریف جامعی از آن وجود ندارد. نخستین ویژگی که میتوان برای اومانیسم برشمرد، عبارت است از تماس داشتن با آراء و متون یونان و روم باستان. در واقع زمانی میتوانیم خود را دارای موضعی اومانیستی بدانیم که فهممان متکی بر قرائت آثار افلاطون، ارسطو یا سیسرون در طول تاریخ باشد. دومین ویژگی اومانیسم اعتقاد به این است که علم انتقال میباید. سومین ویژگی اومانیسم برداشت آن از معناست. اومانیستها اساسا جهان بشری را معنادار میدانند و این معنا شامل معنای اخلاقی، زیباییشناختی و حتی معنوی نیز میشود. از نظر اومانیستها جامعه ذاتا هدفمند و پدیدهای دارای ارزش اخلاقی، زیباییشناختی و معنوی است. نگارنده در کتاب حاضر کوشیده تا به خلا موجود در فلسفة علوم اجتماعی اشاره کند و برای رفع آن از سنت قارهای کمک بگیرد. همچنین وی سعی داشته تا تمایز فلسفة علوم اجتماعی قارهای را از همتای انگلیسی ـ آمریکاییاش نشان دهد. وی این کار را از طریق نشان دادن دین فلسفة علوم اجتماعی قارهای به اومانیسم انجام داده است.