سبد سفارش شما خالی است!

راوی در این داستان دکتر "آرتور "نام دارد که از وضعیت سقط جنین در آمریکا به ویژه ایالت "بوستون "وقایعی را باز می‌گوید" .خانم راندال"، دختر جوانی است که مادرش را از دست داده پدر او رئیس یکی از بیمارستان‌های شهر است .او به تدریج به مواد مخدر گرایش پیدا می‌کند و پس از حامله شدن نیز قصد دارد جنین را از بین ببرد، اما در بیمارستان‌های شهر این کار ممنوع است و کاتولیک‌ها به شدت با آن مخالف‌اند .اما گروهی دیگر از پزشکان که اعتقاد به سقط جنین دارند و معتقدند فرزند ناخواسته نباید به دنیا بیاید، به دور از چشم پلیس به این کار مبادرت می‌ورزند ;این در حالی است که "خانم راندال " بدون دسترسی به این گروه اقدام به سقط جنین می‌کند که همین امر به مرگ او می‌انجامد .در نتیجه جدال اصلی شخصیت‌های داستان بر سر این قضیه پیش می‌آید که اگر این کار آزادانه و قانونی صورت بگیرد امثال "خانم راندال "زنده می‌مانند و مشکلات روحی آنان نیز برطرف می‌گردد و جامعه پزشکی آمریکا باید به این "لحظه نیاز "توجه نمایند .