در جستجوی خوناشام
داستانهای فارسی - قرن 14
پادشاه، همسرش زلیخا و فرزندش خوابی از یک خفاش سفید میبینند که با چهرهای وحشتناک آنها را تهدید میکند. معبر پیری به پادشاه میگوید که خواب آنها حقیقت دارد و خونآشامی در جنگل، در قلعهای قدیمی زندگی میکند که شبیه به یک خفاش سفید بزرگ است. این خونآشام محصول روح دوازده تن از مردمی است که دوهزار سال قبل بر اثر ظلم پادشاهی کشته شدهاند و دارای قدرت جادویی هستند که میتوانند به هر شکلی درآیند و پادشاه و فرزندانش را نابود کنند. سرانجام روزی خونآشام در شکل یک پیرزن وارد قصر شد و فرزند پادشاه را با خود برد. در شهر نیز، فرزندان عدهای توسط این هیولا برده شده بودند. به پیشنهاد معبر هفت دلاور و قهرمان شهر بعد از امتحان قدرت به درخواست پادشاه برای نابودی خونآشام وارد جنگل شدند و درگیر ماجراهای وحشتناکی گشتند که در این کتاب برای نوجوانان به تصویر کشیده شده است.