یواشکی
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان قصه دختری از جنس آتش، پر از شور و شر جوانی، در تقابل با مردی از جنس سنگ، با مشتهایی گره کرده و آماده برای مبارزههای همیشگی با دشمنانش است! دخترک قصه، فکر میکرد در دوره جدید زندگی، گرگی شده است در پوستین بره و البته همچنان از گرگهای درندهخو به شدت گریزان و وحشتزده بود، اما او بیش از حد تصوراتش، ساده بود و خام؛ نه گرگ بود و نه حتی در لباس گرگ! دختری که حرفهایش تُک زبانش بودند و احساسات بکر و پاکش، در نگاهش... . دخترک؛ شبیه به برهای دوستداشتنی و مظلوم بود که از گله دور مانده است و گرگها باز هم در کمین، تا به وقتش او را از هم بدرند... .