خیلی ساده خداحافظ
داستانهای فارسی - قرن 14
«سورا» دختری است که در سن 24 سالگی بیوه شده است. او همسرش را در سانحة تصادف از دست داده و چون خود شغلی ندارد به فالگیری روی آورده است. سورا مشتریان زیادی دارد که یکی از آنها «آیلی» است. آیلی به رغم برادرش، که پزشک است و او را مدام به درس خواندن تشویق میکند، هیچ علاقهای به درس نشان نمیدهد. روزی آیلی سورا را به جشن تولد خود دعوت میکند. در این مراسم زن برادر سورا با نام «پریا» نشانی سورا را میخواهد تا برای گرفتن فال به نزدش برود. روزی که پریا برای فالگیری به نزد سورا میرود اتفاقاتی پیش میآید که داستان را شکل میدهد.