پرواز بدون بال: مجموعه داستان‌های کوتاه

پرواز بدون بال: مجموعه داستان‌های کوتاه

داستان‌های کوتاه فارسی - قرن 14

«عصای سفید و چشم امید» عنوان یکی از دوازده داستان کوتاهی است که به قلم «بهروز اکبری» در کتاب تألیف شده؛ شخصیت اصلی این قصه مردی به اسم بهرام است. او در یک تصادف بینایی خودش را از دست می‌دهد و احساس ناتوانی از دیدن زیبایی‌های دنیا موجب افسردگی او می‌شود. پس از گذشت سه سال، روزی بهرام در مورد زندگی سختش با دوست صمیمی‌اش درد و دل می‌کند او مردی کرولال را به بهرام معرفی می‌کند که بعد از یک بیماری ناشنوا می‌شود اما همچنان امیدوار و پر تلاش به زندگیتاش ادامه می‌دهد. بهرام به سراغ مرد ناشنوا می‌رود و مدتی با او صحبت می‌کند هر چند که می‌داند آن مرد چیزی از حرف‌های او را نمی‌فهمد پس از چند ساعت گفتگو بالاخره با آرامش خاطر به خانه برمی‌گردد. همان شب به بهرام خبر می‌دهند که برای پیوند قرنیه باید عمل بشود، بعد از چند هفته بهرام به وطر کامل بینایی‌اش را به دست می‌آورد و تصمیم می‌گیرد به ملاقات اوستا کفاش کرو لال برود اما خبر فوت ناگهانی او را به علت یک حادثه رانندگی می‌شنود، و با ناباوری درمی‌یابد بعد از اعلام مرگ مغزی اوستا کفاش، چشم او را به فرد دیگری (بهرام) هدیه کرده‌اند.

قیمت چاپ: 1,300 تومان
نویسنده:

بهروز اکبری

ناشر:

نی نگار

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1388

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

72

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642617463

محل نشر:

مشهد - خراسان رضوی

نوع کتاب:

تالیف