روژیا
داستان حاضر، سرگذشت زنی به نام ((روژیا)) است .او در کودکی پدرش را از دست داده و همراه مادر و دو خواهرش زندگی میکند .روژیا شخصیتی مصمم دارد .او مظهر آزادگی و از کردهای اصیل است و پیوسته در جست و جوی راهی به سوی کمال است .روژیا و خانوادهاش در منزل ((یاور خان)) سکونت دارند .او با پیشنهاد و مساعدت این مرد فداکار وارد دبیرستان میشود .درآخرین سال دبیرستان روژیا با شخصی به نام ((داور)) آشنا میشود .داور جوانی شوخ طبع و معلمی پرتوان و از طرفی مشاور حقوقی یاور خان است .او بنا به درخواست یاورخان تدریس خصوصی روژیا را برعهده میگیرد .رابطه معنوی و پاک داور با روژیا سبب قوام و رشد نهال دوستی و رفاقتی صادقانه میان آن دو میشود .از طرفی عشق و احساس قلبی داور روز به روز عمیقتر میشود، ولی به دلیل شرم و کم رویی جرات ابراز آن را ندارد .در یک جشن عروسی امین پسر یکی از رجال معروف به روژیا ابراز علاقه میکند. این آشنایی روژیا را متحول میسازد و مسیر زندگی او را تغییر میدهد، اما...