نظریههای توسعه
رشد اقتصادی
میتوان گفت توسعه در طول تاریخ خود، یعنی از نیمه دوم قرن بیستم تا به امروز، به منزله یک دانش کاربردی با تحولات شگرفی در نظریه و عمل مواجه شده است. در نیمه دوم قرن بیستم، این مفهوم بیشتر وارداتی بود و تحت تأثیر مکاتب نوسازی و مدرنیته غربی قرار داشت، در حالی که در اواخر قرن بیستم و اوایل سده حاضر، توسعه با رویکردهای نرم تری، روی دیگر خویش را نشان داد و برنامهریزیهای صورت گرفته در این زمینه، متأثر از مفاهیم و نظریههای اجتماعی، سیاسی و کیفی است. لذا، جامعه بشری تحت تأثیر گذار از رویکرد سخت توسعه به رویکرد نرم و انسان محور، با تجدیدنظر در باورها و اهداف خود مواجه شده است.