طلایهدار و حیران
این مجموعه ترجمهای از دو اثر" جبران خلیل جبران" است که در آن داستانهایی سمبلیک در موضوعات گوناگون فراهم آمده است؛ برای نمونه، "داستان "معرفت و نیمی از معرفت" که داستان مناظره چند قورباغه پیرامون مفهوم حرکت بر روی تکه هیزم روان در رودخانهای پر شتاب است، یادآور دیدگاههای فیزیکی از هراکلیت، بطلمیوس، گالیله، نیوتون و انیشتین است. قورباغه نخست حرکت را به تکه هیزم، دومی به رود، سومی به ذهن و اندیشه، تاویل و تحویل میکرد و هر کدام خویشتن را حق مطلق و دیگران را باطل مطلق میانگاشت. فضای مطلق اندیشی، جزم بینی، چشم خردگرایشان را از دیدن نسبیت و عدم قطعیت بر بسته بود...بدین سان بود که قورباغه چهارم ندا زد: "حقیقت مطلق در انحصار هیچ کس نیست، حقیقت، پخش و پراکنده و تو در تو و لایه لایه است و همه شما حق دارید و هیچ کدام از شما گم راه و گم کرده نیست". اتفاق شگفتانگیز و حیرتآور بعدی که بعد از اتحاد و اتفاق قورباغههای سه گانه در غرق قورباغه چهارم به دلیل عدم تحمل، جزم اندیشی، مطلق بینی و ضدیت با نور و نور بینی و نوآوری و انس با نورکشی و نور دزدی و تاریکی و تیرگی و خفاش صفتی روی داده قصه پر غصه همه روشنفکران در دیارهای گوناگون است".