دلاور کوهستان
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستان زندگی مردی رشید و جوانمرد به نام «پهلوان اسماعیل» است. پهلوان اسماعیل، اهل علیآباد، روستایی سرسبز است. او در ده سالگی تمام خانوادة خود را از دست داده است. «همایون» مرد شرور و یاغی، پدر و مادر و خواهر و برادرش را جلوی چشمان او کشته است. اینک اسماعیل در جوانی، از نظر شجاعت و جوانمردی زبانزد همگان است. او با «گلبهار» دختر زیبا و نجیب ازدواج کرده و صاحب سه فرزند به نامهای «سهراب»، «مراد» و «صدیقه» میشود. اسماعیل در میانسالی بار دیگر با ظلمهای همایون مواجه شده و اینبار به جای سکوت تصمیم به انتقام میگیرد و سرانجام با تلاشهای او همایون به چوبة دار سپرده میشود.