وردهای جادویی و چند داستان دیگر
داستانهای کوتاه
کتاب مصور حاضر، مشتمل بر چند داستان کوتاه با عنوانهای «وردهای جادویی»، «همیشه یادش میرفت که ...»، «یک روز بعد از ظهر»، «یک اتفاق غیر منتظره برای بیمبو»، «تیپ و تاپ و توپ»، «همان که بهت میگویند را انجام بده»، «برادر کوچولوی گم شده»، «او دلش نمیخواست بلیط بخرد» و «گاوهای فراری» با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ج) نگاشته شده است. در داستان «او دلش نمیخواست بلیط بخرد» میخوانیم: «آقای خسیس خیلی در مورد پولش خست به خرج میداد. وقتی به فروشگاه میرفت همیشه با خانم «پلامپ» بر سر کره خوش مزهای چانه میزد و در آخر فقط یک یا دو سکه به او میداد».