ماجراهای گچی پسر تخته سیاه
«داتی» دوست «گچی» دنبال چیزی برای بازی میگشت. گچی با یک تکه گچ آبی یک بادکنک آبی کشید، اما داتی بازی با بادکنک را دوست نداشت. پس گچی یک بادکنک دیگر کشید، اما داتی این بادکنک را نیز دوست نداشت. گچی این دو بادکنک را به هم چسباند و یک صورت هم به آن اضافه کرد. حالا داتی یک عروسک بادکنکی داشت و خیلی خوشحال بود.