زیر سقف آسمان
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 21م.
در این داستان پسربچه کوچکی که پدرش را در شش سال گذشته از دست داده به همراه مادرش در اتاقی محقر زندگی میکند و دوستی خیالی به نام «آدیر» دارد. آدیر به درهای شیشهای اشاره میکند و بلند میشود و به سرعت به طرفشان میدود. پسرک نمیخواهد حقیقت را به او بگوید؛ چراکه همیشه با همراهی آدیر وسیلههای درب و داغان و کهنه را بههم ریخته و در فروشگاه «کیکفنجانی» قشقرق به پا کرده است. او متوجه شده است که نباید کنار آدیر باشد، چراکه آدیر بهجای دیگری تعلق دارد، با این حال او میداند که با حضور آدیر هیچ کاری نمیتواند بکند، بنابراین تصمیم میگیرد که... .