منوچهر، جنگجوی جوان
داستانهای حماسی / فردوسی، ابوالقاسم، 329؟ - 416ق. شاهنامه - اقتباسها
«سلم» و «تور» پسران فریدون، بر اثر حسادت ایرج ـ برادر کوچکتر ـ را کشته و سر او را برای فریدون فرستادند، فریدون در سوگواری برای ایرج آنقدر گریست که نابینا شد، اما در انتظار روزی بود که فرزندی از ایرج انتقام ظلم و ستم سلم و تور را بگیرد. همسر ایرج، دختری به دنیا آورد. فریدون او را در ناز و نعمت بزرگ کرد. سپس او را به همسری برادرزادة خود به نام پشنگ که پهلوانی شایسته بود، درآورد. از این ازدواج، یک پسر تندرست و نیرومند به نام منوچهر به دنیا آمد، فریدون به او درستکاری، سوارکاری و تیراندازی را آموخت و زمانی که منوچهر نیرومند و بزرگ شد، سپاهی از پهلوانان و دلیرمردان بزرگ ایران مانند سام، قباد، قارن و گرشاسپ گرد آورد و او را به جنگ سلم و تور بدکار و حسود فرستاد. این کتاب مصور که برگرفته از شاهنامة فردوسی است برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.