رقص مستان
داستان کوتاه «رقص مستان» روایتی است از بلبلی که عاشقانه روی بوتة گل سرخ سکنی گزیده و آوازهای عاشقانه سر میدهد. اما از قضا، روزی گل سرخ دچار خزان میشود. در این حال بلبل با داشتن گلبرگ سرخی در منقار، آن را بر روی بوتة گل خزانزده رها میکند؛ مانند دامادی که بر سر عروسش گل میریزد. همچنین تخمهای گل را با خود به منطقهای دیگر میبرد. در بخشی از داستان آمده است: «بوتة گل خشکیده، راست ایستاده بود. در حالی که تخمدانش باز شده بود و از دانه درون آن خبری نبود. شاید برده بودش تا در جایی دیگر بفشاند و تکگلی دیگر در برکهای دیگر بروید و یا در میان کویر برای باغچة آن دخترک روستایی کویری، گلی برویاند که گلستان کند». مجموعة حاضر حاوی 11 داستان کوتاه است که «رقص مستان» یکی از آنهاست. نگارنده دربارة ویژگی داستانهای کتاب میگوید: «قهرمانان داستانهای من، نمونهای بارز از افراد موفق جامعه هستند که با الهام گرفتن از تواناییهایی که خداوند در وجود آنها نهاده، میتوانند همراهان و راهنمایان خوبی باشند برای ادامة زندگیمان».