با باد میخوانم
داستانهای فارسی - قرن 14
شخصیت اصلی داستان دختری به نام "مارگل" است که در ازدواج اول شکست میخورد. او برای امرار معاش برای کار به خانهای میرود، اما اهالی منزل به او به چشم دختر خود نگاه میکنند و با او با ملاطفت و مهربانی برخورد میکنند. مارگل که صدای خوبی دارد به خوانندگی روی میآورد و هنرمند مشهوری میشود؛ اما به دلیل عشق به پسر خانه، و ازدواج با او در اوج شهرت، دست از کار میکشد.