کلبه عمو تم
داستانهای آمریکایی - قرن 19م.
در دوران بردهداری، "عموتوم" به همراه خانوادهاش و بسیاری دیگر از سیاهپوستان در منزل اربابی دلرحم به خدمت مشغول بود. ارباب به علت بدهیهای بسیار؛ ناچار به فروش عمو توم، و فرزند کوچک "الیزا" میشود. زن جوان زمانی که از این ماجرا مطلع میشود، کودک را برداشته و شبانه به کانادا میگریزد. اما عمو توم بارها فروخته شده در پایان به صاحب مزرعه پنبهای با نام "لیجر" واگذار میگردد. رفتار انسانی و مهربانانه عمو توم، به علت این که با نانجیبیها و وحشیگریهای لیجر تطابق ندارد، خشم وی را برمیانگیزد و به دنبال فرصتی است تا از عمو توم انتقام سختی بگیرد. در منزل این ارباب کینهتوز، زنی دورگه و میانسال اقامت دارد که سالها پیش دخترکش را از وی ربوده و فروختهاند. پس از مدتها اندیشه، زن غمگین، با طراحی نقشهای دقیق میگریزد و لیجر که حتم دارد عمو توم از ماجرا باخبر بوده، وی را به سختی تنبیه میکند. در حالی که عمو توم بیچاره آخرین نفسهایش را میکشد، فرزند ارباب اول او را یافته و قصد بازگرداندنش را دارد. اما تصمیماش بینتیجه مانده و با دلی غمگین، جنازه برده عزیزش را به خاک سپرده و بازمیگردد. لیزا که همراه فرزند و همسرش به کانادا رسیده، زندگی آرامی را میگذراند. روزی کشیشی آشنا به منزل آنان وارد شده و زن فراری مزرعه لیجر را به آنها معرفی میکند. لیزا که اکنون خود صاحب دو فرزند است، پس از سالها مادر خویش را بازمییابد.