گرگ و روباه، بد و بدتر (داستانی از دل حقیقت)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «دو سه روزی میشد که با خانوادهام به ییلاق آمده بودیم، اما هنوز خستگی راه و جابهجا کردن اثاث سفر و تنبلی پدریام حوصله را از من میربود. در چمنهای اطراف خانه دراز کشیده بودم. روی شیبی ملایم و چشم به آسمان دوخته بودم و به دود سفید هواپیمایی که در دوردست پرواز میکرد خیره شده بودم».