این فرمون دست کیه...؟
همسر مردی به علت پیدا کردن مویی زنانه روی لباس شوهرش و بحثشان دربارة انتخاب «اسم «لیلا» به دختر متولد شدهشان وی را متهم به خیانت کرده و خانه را ترک میکند. مرد در جوانی به دختری که در خوابهایش میدید احساس خاصی داشت. فکر کردن به کارهای نکرده، راههای نرفته و چیزهای نداشته، احساسات گمشده از جمله احساس خود نسبت به دختری به نام لیلا، نیروی محرک فوقالعادهای در او به وجود میآورد که آرزوهایی را در او زنده میکرد. مرد برای فرار از تنهایی و روزمرگیها به خلق وقایع دلخواه خود میپرداخت و لیلا را در هر لحظه از زمان که خواهانش بود خلق میکرد و گویی در واقعیت است که حضور او را درک میکند.