الهه انتقام
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
خانم «مارپل» ساکن روستای «سنتماری مید»، روزی در روزنامة تایمز مرگ آقای «جیسون رافیل» را میخواند. رافیل مردی سرسخت و ثروتمند بود و خانم مارپل در سفری به جزیرة «سنت اونوره»، یکی از جزایر کارائیب، با او آشنا شده بود. رافیل لقب «الهة انتقام» را به خانم مارپل داده و او را فردی بااستعداد و نابغه میدانست. به دنبال مرگ رافیل، خانم مارپل از طرف دفتر حقوقی رافیل نامهای دریافت میکند و با «جیمز برادریت» مشاور حقوقی او و شریکش «شوستر» آشنا میشود. طبق وصیتنامة رافیل خانم مارپل به ازای گرفتن مبلغی استخدام شده که پرده از مسئلهای جنایی بردارد و راز آن را آشکار کند. جنایتی که مابین خانم مارپل و رافیل به صورت راز و مربوط به رمز الهة انتقام است.