بلوتوث (داستانی کوچک برای کودکان سرطانی)
«ماهان» بعد از تمام شدن تحصیلاتش در دانشگاه، با یکی از همکلاسیهایش ازدواج کرد و حاصل آن دختری به نام «ماهور» بود. آن دو پس از چندی به خاطر سوءتفاهم از هم جدا شدند. تا این که ماهور در هفتسالگی به خاطر بیماری سرطان در بیمارستان بستری شد. ماهان هر روز به بیمارستان میرفت و با زدن فلوت بچهها را شاد میکرد. ماهور و یکی از کودکان به نام «شادی» هر دو نیاز به عمل مغز استخوان داشتند. اما والدین شادی توانایی پرداخت هزینة عمل را نداشتند. ماهان با شرط فاش نشدن مسئله هزینة عمل او را پذیرفت، اما بلوتوث فیلم او در بیمارستان بین همة آشنایان و غریبهها پخش شد. تا این که، ماجراهایی برایش پیش آمد که باعث حل مشکلات و شادی او و بقیة بیماران سرطانی شد.