از بیقراری تا فرار
در ابتدای داستان، گردآورنده از زندگی خود در مغرب زمین و امریکا سخن میگوید و گوشهای از تمدن زورمدار و ناهنجاریهای آن را بازگو میکند ;سپس به چگونگی آشنایی خود با نویسنده ـ حشمتالله ریاضی ـ اشاره میکند که در امریکا به تدریس عرفان مولوی مشغول بوده است .اما محتوای اصلی داستان، نوعی سیر و سلوک عرفانی است و به تعبیری از ((بیقراری تا قرار)) .ماجرا با تلاطم روحی جوانی آغاز میشود که قصد دارد خود را بکشد و از نیرنگ مردمان و زندگی خود را نجات دهد، اما در همین اثنا پیرمردی او را از لبه پرتگاه به جانب دیگر میکشد و خودکشی او را نوعی زبونی و ضعف قلمداد میکند .بدین ترتیب، پیرمرد چوپان سعی میکند رمز و راز واقعی زندگی را برای او شرح دهد و از این رهگذر، او را به سفری خیالی میبرد و حقایق هستی و عرفان را برای او در قالب ماجراهایی، بازگو میکند .