خانم بئاته و پسرش
داستانهای آلمانی - قرن 20م.
کتاب حاضر کندوکاوی است در روان آدمی، دل مشغولیها و نگرانیهایی که زمان خاصی نمیشناسد. «بئاته شانههایش را بالا میاندازد: «فقط شما اگر واقعاً مایل هستید... یعنی اگر این لطف را داشته باشید و به پسرش توجهی نداشته باشید... نباید چندان مشکل باشد خانم بارونس، قول شما کفایت میکند.» «قول من؟! فکر نمیکنید در چنین مواقعی قول و قسم، حتی از زنانی که مانند من نیستند، چندان اهمیتی ندارد و تضمینی نیستند؟» متن بالا قسمتی از داستان کتاب است. بئاتریس، زنی که شوهرش را پنج سال پیش از دست داده و قصد ازدواج مجدد دارد، ولی نگرانی هوگو، پسرش مانع این است که در اینباره تصمیم بگیرد. بئاته نگران است که پسر هفده سالهاش مرتکب رفتاری ناشایست شود و جوانی خود را تباه کند، برای همین به کندوکاو در زندگی پسر میپردازد و متوجه راز پسر میشود.